سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سربازی

من یک زن تغییر جنسیت داده بودم

توسط جنیفر سیمز

22 ژوییه 2007

روزنامه نیویورک‌تایمز

چشم‌هایم پر از اشک شادی بود , و همان طور که قبلا ً گریه نکرده بودم گریه کردم . سال‌ها بود که با او جنگیدم , اما آن روز نزدیک‌ترین کسی بود که به آزادی فکر می‌کردم . ماه ژوئن سال 2007 بود . اشتون کارتر , وزیر دفاع و وزیر دفاع , به تازگی اعلام کرده بود که ممنوعیت ارتش آمریکا در خدمات تغییر جنسیت داده شده‌است .

اسم من جنیفر سیمز است . من یک سروان ارتش ایالات‌متحده و یک زن تغییر جنسیت داده هستم که بیش از شش سال در کشور من خدمت کرده‌است . من اینجا هستم , نه به نمایندگی از ارتش یا دولت , اما گمان می‌کنم احساسات من با دیگر اعضای خدمات تغییر جنسیت داده شده‌است .

هر فرد تغییر جنسیت یک داستان متفاوت دارد . برای من , بزرگ شدن در فلوریدا و مینه سوتا , من هیچ وقت به عنوان یک پسر احساس حق نمی‌کردم , در تلاش بودم تا با آنچه که بدان معنا بود مطابقت داشته باشم. پیش از آن بود که اینترنت و گوشی‌های هوشمند در همه جا باشند , بنابراین من هرگز کلمه " تغییر جنسیت داده " را نشنیدم و یا هیچ راهی برای نگاه کردن به آنچه احساس می‌کردم , نداشتم . فکر کردم فقط یک مرحله بود که داشتم می‌رفتم .

مانند بسیاری از زنانی که تغییر جنسیت داده بودند , سعی کردم تا جایی که می‌توانستم مردانه عمل کنم . من هر چه ممکن بود بازی می‌کردم و همیشه سعی می‌کردم قوی‌ترین و سریع‌ترین پسر زمین‌بازی باشم . خانواده‌ام سابقه خدمت نظامی دارند , بنابراین به مردم گفتم که رویایم در ارتش است . چه چیزی می‌تواند غیر از پیوستن به ارتش باشد ? در سال دوم دانشگاه آتلانتیک فلوریدا , من نیز به ارتش پیوستم , ولی به این نتیجه رسیدم که یک سال پس از آنکه من به یک بورسیه تحصیلی ارتش متعهد شدم , تغییر جنسیت داده شد .

انتخاب من ساده و در عین حال پیچیده بود : خدمت به ملت یا خدمت به خود . از یک طرف , دیگر احساس نمی‌کردم که نیاز به اقدام سریع در زندگی‌ام داشته باشم, و راه رو به جلو دیدم . از طرف دیگر یک ملت را در جنگ دیدم و می‌خواستم کمک کنم . در نهایت نتوانستم مقاومت کنم . من به عنوان ستوان دوم در ارتش فارغ‌التحصیل شدم. هشت ماه بعد , من در حال مدیریت ارتباطات برای یک نیروی کار هوانوردی در ولایت زابل بودم .

بیش از چهار سال مخفی شدم . زندگی کردن دروغی مرا کاملا ً خسته کرد , اما بدترین بخش آن نبود که با کسی در مورد احساسم حرف بزنم . من در افغانستان , اندونزی و آلمان خدمت کرده بودم و سلامت روان من رو به وخامت می‌رفت . افسرده بودم و از زندگی لذت می‌بردم .

اشتون کارتر , پس از آن وزیر دفاع , پایان تحریم ارتش آمریکا در ماه ژوئن 2010 را اعلام کرد .

اعتبار

الکس براندون

تصویر

اشتون کارتر , پس از آن وزیر دفاع , پایان تحریم ارتش آمریکا در ماه ژوئن 2010 را اعلام کرد .

ب .

وقتی وزارت دفاع اعلام کرد که شروع به مطالعه خدمات تغییر جنسیت داده خواهد شد , همه چیز در ماه جولای تغییر کرد . من به خانواده‌ام رسیدم و وقتی توانستم , زندگی خود را به عنوان خودم آغاز کردم . با این حال , آن طور که من مجبور بودم این راز را پنهان نگه دارم , کامل نبود . یک واحد نظامی مانند یک موجود زنده است و یک رهبر ارشد در راه اشتباه به عنوان یک ویروس مخرب شناخته می‌شود . احساس کردم که وظیفه من این است که هر چیزی را در مورد تغییر جنسیت داده شدن در محل کار نگه دارم تا زمانی که زمان درست باشد .

روزی که سیاست رسما ً تغییر کرد, سریعا ً به دنبال درمان پزشکی بودم , اما مجبور بودم صبر کنم تا همه در ارتش با دستورالعمل‌های جدید آشنا شوند . در نوامبر سال 2007 , من انتقال پزشکی خود را آغاز کردم . هر روز بهتر از قبل بود , اما تا آوریل گذشته نبود که برای اولین بار احساس آزادی واقعی می‌کردم . با مشورت فرمانده خود بیرون آمدم . اگر چه برخی از آن‌ها برای پذیرش من آهسته بودند , هیچ گونه اختلال در عملیات واحد به دلیل افشاگری وجود نداشت .

 

 

منبع سایت سربازی