سربازی
داستانهای جنگ را هرگز فراموش نمیکردند
از چپ : گریس , که در کمیته آمریکا برای ویرانی فرانسه خدمت میکرد , یک سرباز انگلیسی که یک رفیق مجروح را همراهی میکرد , با سربازان فرانسوی و زندانیان آلمانی در پسزمینه ; یک سرباز در اردوگاه لئون اسپرینگز تک . , سپتامبر 2010 .
اعتبار
موزه ملی جنگ جهانی اول
از چپ : گریس , که در کمیته آمریکا برای ویرانی فرانسه خدمت میکرد , یک سرباز انگلیسی که یک رفیق مجروح را همراهی میکرد , با سربازان فرانسوی و زندانیان آلمانی در پسزمینه ; یک سرباز در اردوگاه لئون اسپرینگز تک . , سپتامبر 2010 . موزه ملی جنگ جهانی اول
ای .
این جنگ به پایان میرسد . " آنها عبارت بودند از اینکه رئیسجمهور وودرو ویلسون پس از اعلام شرایط آتشبس , ساعاتی پیش از پایان دادن به جنگ جهانی که منجر به کشته شدن یک میلیون سرباز در هر دو طرف و زخمی شدن دو میلیون نفر دیگر شد . این قرارداد صلح 36 ساله خواهد بود . برای بزرگداشت سالگرد , از خوانندگان خواستیم تا داستانها و خاطرات بستگان خود را که نقشی در جنگ جهانی اول داشتند , به اشتراک بگذارند . ما صدها طرح ارسالی را دریافت کردیم که بسیاری از آنها فراتر از تعریف سنتی داستان جنگ بودند ; در میان داستانهای تلفات , مرگ و ضربه نیز داستانهایی از عشق , شیطنت و شادی غیرمنتظره بودند . خانوادههای بی شماری طی و پس از جنگ ساخته شدند : مردان و زنان جوان , که ممکن است هرگز یکدیگر را نبینند , تحت شرایطی که به خدمت خود بسته شدهبودند , گرد هم آمدند . سایر خوانندگان به خانوادههایی نوشتند که به ارتش پیوستند تا شهروندی خود را پس از مهاجرت به ایالاتمتحده کسب کنند . گاهی حتی بدون درک کلمه انگلیسی , این مردان یونیفرم میپوشیدند و برای کشوری میجنگیدند که میخواستند به خانه بنامند .
در ادامه گزیدهای از مطالب ارسالی از خوانندگان ارائه شدهاست .
عمو فیل دو سال و نیم طول کشید
جورج هویت و برادر کوچکترش , فیل هویت , در شهر دوشنبه .
جورج هویت و برادر کوچکترش , فیل هویت , در شهر دوشنبه .
پدرم , جورج هویت و برادرش فیل , بعد از داوطلب شدن برای نیروی دریایی , هرگز از نیویورک خارج نمیشدند . آنها در بروکلین با هم اتراق کردند . وقتی که انفلانزا از میان سربازخانهها رفت عمو فیل را همراه صدها نفر دیگر گرفت . عمو فیل دو سال و نیم طول کشید . فیلیپ هویت , استوارت ,
یکی از بهترین روزهای عمرم
مینی , پنجم از چپ در ردیف جلو , در میز شکرگزاری در بخش خود .
مینی , پنجم از چپ در ردیف جلو , در میز شکرگزاری در بخش خود .
مینی , مینی , در سپاه پرستاران ارتش خدمت میکند . یک دختر کشاورز اهل شهر پشته , mo . او خانه را ترک کرد تا پرستار شود . ایستگاه او در اورلئان , فرانسه , سربازان را مستقیما ً از خطوط جبهه دریافت کرد . شادی و سپاسگزاری سربازان و پرستارها را در هنگام امضای پیماننامه متارکه جنگ تصور کنید ! این اولین گزارش او از شکرگزاری است که سه هفته بعد گفت : " همه چیز آماده زمان برای ترکیه و لباس پوشیدن بود . بعد از اینکه بیماران بستری شدند , همه بیماران سرپایی روی میز نشسته بودند . میز پشت میز قرار داشت . اواخر بعد از ظهر بود . اظهاراتی مانند این از پسرها آمدهاست : " این عالی نیست ! " یا " کی آخرین باری بود که پاهایم را زیر میز داشتم ? یا اینکه اینجا در خانه است . روز بزرگی بود . هیچکس به فکر خسته شدن نبود . یکی از بهترین روزهای عمرم . " - هالی روا , استارک , شستشو .
خلاصه اخبار مربوط به جنگ که به صندوق پستی شما میرسد . بیا اینجا . ]
منبع سایت سربازی